جایی به عینه خواندم، رانیا کلمه‌ای‌ست عربی‌ و از نظر لغوی زنی است که وقتی با او حرف می‌زنی با آرامش ودقت به حرف‌های تو گوش می‌دهد، در حالی‌که‌ نگاهی عمیق و ممتد به تو دارد؛ و مجازاً به معنی زن مورد اعتماد به‌کار می‌رود. جای دیگری به‌معنای بیننده آمده بود و نام محلی در هندوستان.

تا به‌حال و به‌دنبال معانی دیگر آن، به قرب و نزدیکی؛ و نام یک گل نیز برخورده‌ام.

در محدودهٔ تهران هم عزیزی دارم که عاشق نگاری از محدودهٔ اهواز شد، که خواهرزاده‌ای با نام رانیا داشت. می‌گفت در زبان محلی‌ آن‌ها، رانیا یعنی زیبایی چشمان آهو...

و آخر اینکه در محدودهٔ خیال و عالَم کنو من

رانیا زن مورد اعتماد‌ی‌ست که زیبایی‌اش مرا به‌یاد چشمان آهویی می‌اندازد که در هند خیال، به نزدیکی‌اش با هرآنچه‌جلای‌جانم‌ است پرداخته‌اند...









تذکر:

"رانیا" نام معشوقهٔ خیالی من است، و پیش از این در آثار مؤلفین دیگری به ثبت و بهره‌برداری معنوی نرسیده است.